استارتاپ

ساختن استارتاپی که ماندگار خواهد بود

نوشته شده توسط همنت تانجا و کن چنالت

قسمت دوم:

از قسمت اول به این نتیجه میرسم که ساختن استارتاپی ماندگار یعنی درک نقش آنها در جامعه و چگونگی ایجاد ارزش برای دیگران

یک مثال عالی در اینجا از امریکن اکسپرس آمده است ، که یکی از (کن) در بیشتر دو دهه گذشته به عنوان رهبران مدیر عامل شرکت‌ها بود. این شرکت در سال ۱۸۵۰ به عنوان یک بیزینس حمل و نقل اکسپرس راه اندازی شد، اما تحقق نقدینگی در سال ۱۸۹۲ این شرکت را به یک پایگاه خدمات مالی تبدیل کرد.

هنگام سفر، رئیس آمکس جی سی فارگو، زمان سختی را برای تبدیل برگه‌های اعتباری خود به پول نقد می گذراند . او فکر کرد: “اگر رئیس امریکن اکسپرس چنین مشکلی دارد، فقط به این فکر کنید که مسافران عادی باید با چه مشکلی رو به رو شوند.”

راه حل همه جانبه ” حواله مسافران مسافرتی آمریکا” بود. ساز و کار تجارت این واقعیت که آنها سفارشات بیشتری را نسبت به بازخریدها فروخته اند همچنین فرصتی دیگر برای شرکت ایجاد کرده است: سرمایه شناور.

امریکن اکسپرس صریحا عنوان نکرد که یک شرکت خدمات مالی شود آنها به عنوان اپراتورهای حمل و نقل عمل می کردند. با این حال، توانایی آنها در استفاده از فرصتی جدید و در هم آمیختن آن در عملیات موجود، توانایی بی نظیر آنها را در اجرای اقدامات جدید و تکامل نشان می دهد. تعهد آنها مبنی بر ارائه “خدمات بی نظیر” به مشتریان خود تفکر استراتژیک آنها را تشکیل می دهد، به آنها اجازه می دهد فرصت‌های جدید بازار و نیروهایی را که ممکن است تجارت فعلی آنها را به خطر بیندازند، حس کنند.

این نگرش به امریکن اکسپرس اجازه داده است که فعالیت‌های سوم ، چهارم و پنجم را در طول یک قرن و نیم عملکرد خود انجام دهد.

در صنعت فناوری، مایکروسافت نمونه ای عالی از قدرت اجرای بیش از یک عملکرد است. مدیرعامل ساتیا نادلا لزوما جایگزینی «طرز فکر رشد» را به جای یک ذهنیت ثابت درک می کند.

او تشخیص داد که مایکروسافت باید فراتر از فکر کردن به ویندوز به عنوان هسته اصلی خود باشد ، بنابراین وی را به ساخت آژور، سرویس محاسبات ابری که اکنون بیش از ۳۴ میلیارد دلار درآمد سالانه دارد ، سوق داد.

یک لیست از شرکت هایی از بین رفته مانند دیتا جنرال، شرکت تجهیزات دیجیتال، آزمایشگاه های وانگ، شرکت بروگز و شرکت اسپری وجود دارد که قادر به انجام این عملکرد ها نبودند.

مطالعات اخیر حاکی از آن است که ۵۰ درصد شرکت‌ها در صورتی که قادر به راه اندازی مجدد خود نباشند، طی ۱۰ سال آینده جایگزین خواهند شد. اگر مایکروسافت به کار خود با تمرکز واحد ادامه می داد، ممکن بود به آن لیست بپیوندد. درعوض ، تحول مداوم (و سخت) را پذیرفت تا به یکی از با ارزش ترین شرکت‌های جهان تبدیل شود.

فراتر از تصمیمات با محوریت بنیان گذار به سمت یک سیستم رهبری مقیاس پذیر بروید.

یک استارتاپ موفقیت آمیز اغلب با دید بنیان گذاران و تیم اصلی آنها هدایت می شود.

بیشتر تصمیمات کلیدی توسط گروه کوچکی از افراد گرفته می شود که دارای اراده و توانایی هدایت برای رهبری شرکت در مراحل اولیه هستند. در پشتوانه هر شرکتی، ما از ذهنیت بنیان گذاران آگاه هستیم و در پشت کسانی که نگرش مسئولیت ایجاد می کنند، می ایستیم.

در حالی که یک تیم مؤسس اصولگرا می تواند یک کمپانی بزرگ را ایجاد کند، شرکت ماندگار به یک سیستم رهبری نیاز دارد که در اوایل تاریخ تاسیس خود پیاده سازی شود.

این چارچوب امکان تفویض نمایندگی و توزیع تصمیم گیری را در سراسر سازمان فراهم می کند. این ریشه در عملکرد افرادی دارد که به یک شرکت کمک می کند تا دائما در همه سطوح استخدام ، توسعه و حفظ استعدادهای رهبری را انجام دهد و تصمیماتی را می گیرد که مطابق با دیدگاه ها و ارزش های شرکت باشد.

شرکت والت دیزنی نمونه ای از مشاغلی است که در آن پیروی از ارزش های اصلی سر سختانه و یک نگرش تحول گرا تحت سیستمی از رهبری جمع می شود که به شرکت اجازه می دهد تا به سرعت در حال باز گو کردن و محکم ساختن جایگاه خود به عنوان یک رهبر در محتوا ، تجارت و تجربیات بیش از نیم قرن گذشته باشد .

در دهه ۱۹۵۰ ، بنیانگذار والت دیزنی پیشگام رویکرد چند استراتژی برای شرکت خود بود که به عنوان الگوی “رشد پایدار” ، نه تنها برای دیزنی بلکه سایر سازمان های بی شماری نیز به خدمت گرفته شد. هر کارمند دیزنی همان روند توسعه سخت را پشت سر می گذارد که بر چشم انداز و ارزش ها، رفتارهای در مقابل تمایلات و اهداف در مقابل وظیفه تأکید دارد.

دیزنی با انجام چنین آموزش هایی ، به هر کارمند به عنوان یک مدیر برند اعتماد می کند که می تواند بدون نظارت تصمیم گیری کند.

مدیر عامل دیزنی ، باب ایگر با باز کردن روند تصمیم گیری خلاقانه برای سایر رهبران، این شرکت را قادر به ماندن در یک نیروگاه نوآورانه کرده است. هنگامی که این شرکت برندهای‌های شناخته شده ای را کسب کرد از لوکاسفیلم گرفته تا مارول و فاکس استقلال خود را برای این تیم های رهبری فراهم کرد تا بتوانند در اکوسیستم دیزنی رونق بگیرند. موفقیت مستمر دیزنی مدت‌ها پس از گذشت بنیانگذار مشهور خود، شاهد بر قدرت یک سیستم رهبری بوده که به مرور زمان پایدار است.

یک نقطه گذار اساسی برای بنیانگذاران زمانی ایجاد می شود که آنها قادر به ایجاد تیمی فوق العاده قوی باشند که خود را اداره کند، آنها را آزاد گذاشته تا توجه خود را به این اطمینان جلب کنند که فرهنگ، رسالت و ارزش ها در اعماق شخصیت سازمان رو به رشد قرار بگیرند.

مؤسسین هرچه سریعتر سیستم رهبری را پیاده سازی کنند ، زودتر می توانند سایرین را در هر سطح شرکت توانمند کنند.

استقامت:

ما روی استقامت به عنوان یک اصل طراحی اساسی تمرکز می کنیم زیرا معتقدیم بهترین مشاغل ذاتا با منافع بلند مدت جامعه همسو هستند. دستاوردهای اقتصادی به اعتبار بستگی دارد، و شرکت ها امروز نمی توانند اعتبار کسب کنن ، مگر اینکه آنها نه تنها متعهد به بررسی عینی عواقب ناشی از تولید خود باشند بلکه در حال تحول هستند که دارای یک تأثیر کاملا مثبت بر جامعه باشند.

ما در اینجا خوش بین هستیم زیرا، علی رغم چرخه های خبری فعلی، شرکت‌های معاصر وجود دارند که ما با آنها مانند گوستو و استریپ همکاری می کنیم که از زمان آغاز تاکنون دیدگاه طولانی را در نظر گرفته اند.

هر دو سال‌های ابتدایی خود را صرف تمرکز، روی رشد پایدار و چگونگی پرداختن به چالشهای اجتماعی می توانند بطور مستقیم از طریق کارشان انجام دهند.

در گوستو ، یک شرکت خدمات دستمزد آنلاین، ما این را در فلسفه راهنمایی آنها بیان می کنیم ، “سود کوتاه مدت هرگز فداکاری طولانی مدت را توجیه نمی کند. در آینده سرمایه گذاری کنید”. اخیرا، با عرضه پرداخت محصول انعطاف پذیر خود، این پیش بینی را برای هر دو رقابت در یک بازار رقابتی نشان داده‌اند و متعهد به خدمت و توانمند سازی کارفرمایان و کارمندان هستند. برای استریپ ، یک پردازنده پرداخت آنلاین، این امر در انضباط آنها در اجرای وظیفه برای افزایش تولید ناخالص داخلی اینترنت منعکس شده است.

آنها به جای حمله به این مأموریت از هر زاویه، به طور پیوسته و عمدی از یک محصول پردازش پرداخت برای مشاغل کوچک ایالات متحده به صورت یک پلتفرم تجارت جهانی کامل برای همه مشاغل رشد کرده اند.

با فکر کردن به استقامت به عنوان یک عنصر اصلی DNA آنها ، نسل فعلی شرکت‌های پر رشد باعث ایجاد بستر‌هایی می شوند که ضمن جلوگیری از بحث‌های اخلاقی، به آنها در ساخت محصولات و خدمات برتر کمک می کند. شفافیت در مورد ارزش اصلی آنها که برای جامعه ایجاد می کند، ظرفیت انطباقی آنها را قادر می سازد تا با تحول بازارها به فعالیت بپردازند و سیستم رهبری شانس اسقامت آنها را فراتر از نسل بنیان گذارشان افزایش می دهد.

برداشت من:

یادمون باشه :

پایان قسمت دوم

برامون در کامنت بنوسید و اگر دوست داشتید با دوستانتون به اشتراک بگذارید

مقالات مرتبط:

دیدگاه خود را بیان کنید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.